به خاک مطهر امام علی النقی الهادی علیه السلام
سلام
گویا اخیرا مگسی نادان با لجن پراکنی های خود سبب ازردگی خاطر دوستان و موالیان
اهل بیت عصمت و رسالت را پدید اورده است. دوغزل زیر نا قابلی است به خاک پاک
حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام
تا یار چه را خواهد و میلش به چه باشد
غزل اول
دیدم که راحت از دل تنگم ربوده است
وقتی شنیدم از تو کسی بد سروده است
از خود سوال می کنم این روزها مدام
بهتر زچهارده گل این باغ بوده است
اخر برای چیست که گل چین بی حیا
دست ستم به ساحت گلها گشوده است
این داستان غربت گلهای فاطمی
حرفی جدید نیست که از قبل بوده است
روشن ترین گواهی این داستان تلخ
در گاهواره ی علی اصغر غنوده است
.........
باید چه کار کرد چه باید جواب داد
جغدی اگر خودش را شاهین نموده است
غزل دوم
گو غم به دلت راه نده گر مگسی چند
پشت سر تو بافته بر هم عبثی چند
گو غم به دلت راه مده حیف دل توست
که ازرده شود از پرو بال مگسی چند
از پرتو خورشید فروزان چه شود کم
گرپرده بپوشند بر او بوالهوسی چند
اخر چه کند غیر خراشیدن دستی
درپای گل افتاده اگر خار و خسی چند
ای هادی دلهای پر یشان نشناسیم
غیر از تو و اولاد تو فریاد رسی چند
دستی به دعا سوی خدا بر که فقیریم
باشد که براید زتو ما را نفسی چند
ما چشم کرم از تو و اجداد تو داریم
امید به لطف تو و امداد تو داریم
تو نگو ما را به دان شه بار نیست