سلام
سالها پیش بود که انجمن ادبی رضوی به همت و پایمردی استاد فقید مرحوم احمد کمال
پویایی داشت و برازندگی و منهم که جوانی نو پا بودم سعی می کردم که از جلسات ان
نهایت استفاده را ببرم
در یکی از جلسات ناگهان در باز شد و استاد ارجمند محمود فرشچیان وارد شد
شنیده بود که انجمن ادبی وجود دارد و استاد کمال.علی رغم تنگی وقت خواسته بود که شرکت کند
و شرکت کرد و لحظاتی کوتاه بودنش را از نزدیک احساس کردیم
تصوری از استاد فرشچیان در ذهن داشتم انهم به سبب کارهای زیبایی که خلق کرده بود
تصور ذهنی ام به مراتب کمال یافت از دیدن ایشان.مردی را دیدم در نهایت کمال انسانی
متواضع بردبار و فروتن انچنان که گویا هرکس دیگری است به غیر از فرشچیان معروف
در همان جلسه و بداهه یک رباعی سرودم و تقدیم ایشان کردم
یک رباعی که برای من به منزله خاطره ی خوبی است از دیدن و درک محضر یکی از اساتید
و بزرگان هنر این مرز و بوم.حال به مناسبت ایام عزیز محرم شما خواننده ی عزیز این سطور را
دعوت می کنم به خوانش شعری کوتاه که برای من خاطره انگیز است نمی دانم نظر شما چیست
تا یار چه را خواهد و میلش به چه باشد
تقدیم به استاد محمود فرشچیان و اثر جاودانه اش
مردی که سرود غربت دریا را
با عشق گرفت اشک چشم ما را
اه از دل خاکیان به افلاک رسید
وقتی که کشید عصر عا شورا را
یار باقی دیدار باقی